دارو درمانی و روان درمانی از متداولترین روشهای درمان افسردگی و دیگر اختلالات روانپزشکی است. البته شناخت نوع افسردگی در روند مداوا تاثیر بهسزایی دارد در مقالهای دیگر در خصوص 9 مدل از شایعترین افسردگیها صحبت کردیم. در ادامه به بررسی این دو روش خواهیم پرداخت:
دارو درمانی
دارو درمانی یکی از رایجترین روشهای درمان اختلالات روانشناختی بزرگسالان است. در دارو درمانی از دستههای آنتیدپرسانتها و آنتی سایکوتیکها استفاده میشود که در ادامه در خصوص این دو مورد صحبت کردهایم.

معالجه با دارو
داروهای آنتیدپرسانت
آنتی دپرسانتها یک انتخاب مبتنی بر فواید برای درمان افسردگی هستند. این داروها برای پاسخ بهموقع و مناسب در افسردگی ماژور مورد استفاده قرار میگیرند. آنتی دپرسانتها شامل سه دسته عمده هستند: مهارکنندههای بازجذب سروتونین SSRIها (برای افزایش سطوح سروتونین در مغز مورد استفاده قرار می گیرند)، مهارکنندههای بازجذب نوراپینفرین و سروتونین SNRIها (موجب افزایش سروتونین و نوراپینفرین) داروهای آنتی دپرسانت TCA تریسیکلیک به عنوان داروهای آنتی دپرسانت برای درمان افسردگی استفاده میشوند. مزایای دارودرمانی عبارتند از: سرعت عملکرد، نرخ پاسخ بالا.
عوارض جانبی معمول آن شامل افزایش وزن، خشکی دهان، تاری دید، مشکلات جنسی، مشکلات قلبی و عروقی، گیجی و خواب آلودگی است به همین دلیل باید تصمیم به درمان صرفا تحت نظر پزشک متخصص معالج انجام داد.
داروهای آنتیسایکوتیک
در علوم روانشناسی و روانپزشکی، دستهای از داروها به نام آنتیسایکوتیک وجود دارند که برای درمان برخی اختلالات روانی مورد استفاده قرار میگیرند. این دسته از داروها برای کنترل علائم اختلالات روانپزشکی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی ماژور و برخی اختلالات دیگر استفاده میشوند. اختلال اسکیزوفرنی، که از اختلالات روانپزشکی شدید محسوب میشود، شامل علائمی مانند برخی توهمها (تجربه حسی که واقعیت ندارد)، وسواسی-جبری (تفکرها یا عملکردهایی که فرد بر آنها کنترل ندارد) و عدم توانایی در تفکر منطقی است. آنتیسایکوتیکها به عنوان داروهای اصلی در درمان اسکیزوفرنی مورد استفاده قرار میگیرند. این داروها به عنوان آنتاگونیستهای گیرندههای دوپامینی در مغز عمل میکنند و سیستم عصبی مرتبط با علائم اسکیزوفرنی را تحت تأثیر قرار میدهند.
آنتیسایکوتیکها به دو دسته تقسیم میشوند:
آنتیسایکوتیکهای اولیه (Typical Antipsychotics)
آنتاگونیستهای دوپامین D2 یا آنتیسایکوتیکهای اولیه برای درمان اختلالات روانشناختی تجویز میشوند. این دسته شامل داروهایی مانند هالوپریدول و فلوفنازین است. آنتیسایکوتیکهای اولیه بهطور اصلی با مسدود کردن گیرندههای دوپامینی در مغز عمل میکنند و علائم اسکیزوفرنی را کنترل میکنند. اما، این داروها ممکن است عوارض جانبی مانند سفتی عضلانی، لرزش، بیحالی و سرگیجه را به همراه داشته باشند. به دلیل عملکرد آنتاگونیستی، اثرات آرامبخشی این داروها سریعتر است و برای دورههای حاد بهترند.
آنتیسایکوتیکهای نوین (Atypical Antipsychotics).
آنتیسایکوتیکهای نوین: این دسته شامل کوئتیاپین است (Quetiapine) که در درمان اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و اختلال افسردگی ماژور استفاده میشود و میتوان به محصول کوئمایند تولید گروه داروسازی کیش مدیفارم اشاره کرد.
تفاوتهای بین آنتیسایکوتیکهای نوین (آتیپیکال) و آنتیسایکوتیکهای اولیه (تیپیکال)
- عملکرد فارماکولوژیک: آنتیسایکوتیکهای نوین و آنتیسایکوتیکهای اولیه با تأثیر بر روی سیستم عصبی مرتبط با علائم اختلالات روانی کار میکنند، اما با اختلاف در عملکرد فارماکولوژیک. آنتیسایکوتیکهای نوین عملکرد آنتاگونیستی نسبتاً بیشتری بر روی گیرندههای دوپامینی و سروتونینی دارند. این ممکن است باعث کاهش علائم مثبت و منفی اختلالات روانی شود و بهبود بیشتری در کیفیت زندگی بیماران داشته باشد.
- عوارض جانبی: آنتیسایکوتیکهای نوین عوارض جانبیای کمتری در مقایسه با آنتیسایکوتیکهای اولیه دارند. همچنین، آنتیسایکوتیکهای نوین خطر کمتری در خصوص ایجاد عوارضی مانند علائم خارج هرمی (Extrapyramidal Symptoms)، بی قراری حرکتی (Akathisia) و سفتی عضلانی (Dystonia) را دارند.
- تأثیر بر وزن و متابولیسم: یکی از عوارض جانبی مهم در آنتیسایکوتیکهای نوین افزایش وزن است، که میتواند به اختلالات متابولیکی مانند دیابت نوع 2 و افزایش فشار خون منجر شود. این تأثیرات درآنتیسایکوتیکهای اولیه بیشتر مشاهده میشود.
- روش عملکرد: آنتیسایکوتیکهای آتیپیکال در عملکرد بهبود علائم روانی معمولاً سریعتر عمل میکنند و میتوانند علائم مثبت، منفی و شدت بیشتر اختلالات روانشناختی را کاهش دهند. در مقابل، آنتیسایکوتیکهای اولیه عملکرد کاهش علائم مثبت را بهتر انجام میدهند و در برخی موارد ممکن است برای کنترل علائم بیشتری در مقابل علائم منفی نسبت به آنتیسایکوتیکهای نوین داشته باشند.
به طور کلی، آنتیسایکوتیکهای نوین به عنوان گزینههای درمانی پیشرفتهتر در مقایسه با آنتیسایکوتیکهای اولیه در نظر گرفته میشوند.
این مورد را باید در نظر گرفت که دارو درمانی یکی از گزینههای اولیه و مطمئن البته به تشخیص پزشک متخصص برای درمان اختلالات روانپزشکی محسوب میشود اما باید همراه با روان درمانی و تغییرات سبک زندگی بکار گرفته شود.

رواندرمانی
رواندرمانی (Psychotherapy) یک روش درمانی است که برای درمان افسردگی و سایر اختلالات روانی استفاده میشود. این روش بر پایه تغییر الگوهای فکری و رفتاری غیرمفید تمرکز دارد و به فرد کمک میکند تا مهارتها و استراتژیهای مقابله موثرتری با علائم افسردگی بیاموزد. رواندرمانی یک فرآیند تعاملی بین رواندرمانگر و فرد مبتلا به افسردگی است. هدف اصلی این روش ایجاد تغییر در الگوهای فکری، اعتقادات منفی و رفتارهای ناکارآمد است. رواندرمانی به فرد کمک میکند تا با شناسایی و تغییر این الگوها، راهکارهای مؤثرتری را در مواجهه با مشکلات و علائم افسردگی پیدا کند. یکی از روشهای رواندرمانی متداول برای افسردگی،
رواندرمانی از نوع شناختی-رفتاری (CBT)
در این روش، تمرکز اصلی بر ارتباط بین افکار، عواطف و رفتارها قرار دارد. با کمک رواندرمانگر، فرد در مورد باورها و انتظارات منفی خود آگاهی پیدا میکند و سعی میکند این الگوهای منفی را به الگوهای مثبت و سازنده تغییر دهد. افراد در حین جلسات رواندرمانی CBT مهارتهای مقابله موثر را یاد میگیرند و با تمرینات مداوم، این مهارتها را در زندگی روزمره خود به کار میبرند.
رواندرمانی از نوع شناختی
این یک روش مؤثر برای درمان افسردگی است. در این مدل، توجه به فرآیند تفکرفرد متمرکز میشود. هدف اصلی این روش، شناخت و تغییر باورها و انتظارات منفی است که ممکن است در پشت افسردگی نقش داشته باشند. با کمک رواندرمانگر، فرد تلاش میکند تا باورها و مفاهیم نادرست خود را شناسایی کند و آنها را با باورها و مفاهیم مثبت و سازنده جایگزین کند. این روش میتواند به فرد در درک بهتر خود و دنیای اطرافش کمک کند و الگوهای منفی را به الگوهای سازنده و مثبت تغییر دهد.

رواندرمانی خانواده
در این روش، توجه به روابط خانوادگی و نقش آنها در افسردگی فرد میپردازد. رواندرمانگر با خانواده فرد همکاری میکند تا الگوهای ارتباطی ناکارآمد را شناسایی و تغییر دهد. این روش میتواند بهبود روابط خانوادگی، افزایش حمایت اجتماعی و کاهش عوامل تنش زا در خانواده کمک کند که بهبود حالت افسردگی را برای فرد تسهیل میکند.
رواندرمانی از نوع گروهی
در گروههای رواندرمانی، افرادی که با مشکلات مشابه روبرو هستند، با یکدیگر در مورد تجربیات، احساسات و راهکارهایشان صحبت میکنند. این فرآیند به فرد امکان میدهد تا با اشتراک گذاری و درک تجربیات دیگران، خود را متقابل با دیگران همدل کند و از تأثیرات مثبت حمایت گروهی بهرهبرداری کند.
رواندرمانی به تنهایی یا بهصورت ترکیبی با داروها معمولاً در درمان افسردگی استفاده میشود. هر فرد و شرایط افسردگی او ممکن است متفاوت باشد، بنابراین برنامه درمانی باید شخصیسازی شده و توسط یک رواندرمانگر مجرب از طریق تست و بررسی علائم افسردگی تعیین شود. درمان افسردگی ممکن است زمانبر باشد و نیاز به صبر و تعهد فرد داشته باشد.
از دیگر روشهای معمول درمان افسردگی میتوان به روان درمانی، تغییر در سبک زندگی، پشتیبانی اجتماعی اشاره کرد.